زیست شناسان فکور

زیست شناسی علم استثناءات

زیست شناسان فکور

زیست شناسی علم استثناءات

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

تفسیر آزمایش خون


توضیحات: VLDL :

مخفف  VERY LOW DENSITY LIPOPROTEIN است که از دسته خانواده لیپوپروتین ها محسوب میشود شیلومیکرون –HDL- LDL  شیلومیکرون چربی های غذایی را در خون حمل و نقل میکند درحالی که VLDL چربی های داخلی مخصوصا کلسترول را .

 

CHYLOMICRONES 

شیلومیکرون ذراتی است حاوی پروتئین و چربی که در واقع چربی های غذایی را از روده به کبد و عضلات و قلب منتقل میکند و عمدتا حاوی تریگلیسرید میباشند.

 

BILIRUBIN 

ماده ای است که از کاتابولیسم هم HEME زنجیره گلوبین به وجود میاید . چنانچه این ماده در خون زیاد شود یرقان یا زردی به وجود میاید. یرقان میتواند به چند علت به وجود آید یا ناشی از همولیز شدید گلبولهای سرخ باشد یا ناشی از نقص های آنزیمهای کبدی باشد و یا ناشی از انسداد باشد.

 

HBA1C

در گلبولهای سرخ انواع مختلفی از هموگلوبین ها وجود دارد که بیشترین غلظت را در افراد بالغ هموگلوبین نوع A تشکیل میدهد اما مقدار کمی از این نوع توسط کربوهیدراتها گلیکوزیله میشود که به آن HBA1C میگویند این نوع از هموگلوبین در افراد دیابتیک غلظت بیشتری دارد و در واقع نشان دهنده میزان قند خون این افراد طی دو سه ماه گذشته میباشد.

 

RETIC

مخفف   reticolocyte است که از دسته سلول های سرخ خون بحساب میاید . بدلیل نا بالغ بودن در رنگ آمیزی حیاتی شبکه هایی از رشته های ریبوزومی در آن مشاهده میشود . این سلول ها از نظر اندازه بزرگ هستند. حضور این سلولها درخون رابطه مستقیم با فعالیت خونسازی مغز استخوان دارد. تعیین درصد این سلو لها درخون جهت براورد میزان خونسازی موثر است.

PBS 

مخفف peripheral blood smear 

 می باشد که منظور از آن مشاهده اسمیر خون محیطی است . و گزارش اشکال غیر طبیعی و اندازه های غیر طبیعی از گلبولهای سرخ خون محیطی است.

Diff 

مخفف   differential است که منظور از آن تعیین درصد گلبولهای سفید خون بصورت چشمی است . در این آزمایش تعداد 100 تا 200 عدد گلبول سفید بطور چشمی شمارش میشود و در صد عدد انواع مختلف سلول های سفید خون گزارش میگردد. عمدتا در عفونتهای میکروبی نوتروفیل ها درصد بالایی پیدا میکنند و در عفونتهای ویروسی عمدتا درصد لنفوسیتها افزایش پیدا میکند.

G6PD 

مخفف  glucose 6 phosphate dehydrogenase است که یک نوع آنزیم درون سلولی است که در گلبولهای سرخ هم یافت میشود این آنزیم در گلبولهای سرخ یک آنزیم کلیدی جهت حفظ غشای گلبولهای سرخ محسوب میشود چنانچه این آنزیم کمبود و یا نایاب باشد همولیز گلبولهای سرخ خود بخود رخ میدهد و فرد دچار آنمی ناشی از همولیز خواهد شد.

BUN 

مخفف  BLOOD UREA NITROGEN است سنجش این پارامتر سرمی برای ارزیابی عملکرد کلیه بسیار مفید است . اوره یک محصول فرعی است که از متابولیسم پروتئین ها در کبد تولید می شود و در واقع ضایعات ناشی از مصرف پروتئین ها بصورت اوره از کلیه ها دفع میگردد بنابراین شاخص خوبی جهت بررسی عملکرد کلیه میباشد.

Cr 

مخفف  CREATININE است این جسم آلی در بدن از ماده ای به نام کراتین فسفات حاصل میشود که در عضلات تولید میگردد . مقدار این جسم در بدن افراد مختلف بستگی متناسب با توده عضلانی فرد دارد مثلا در نوزادان کمتر و در مردان بالغ با توده عضلانی زیاد بیشتر. از این تست به کمک تست BUN جهت عملکرد کلیه استفاده میشود.

AST 

مخفف  ASPARTATAE TRANSAMINASE است . که یک آنزیم بوده و در بدن در بافتهای مختلف وجود دارد به عنوان مثال این آنزیم در کید – قلب – گلبولهای سرخ و .. وجود دارد. بالا بودن این آنزیم در مقادیر غیر طبیعی نشانگر حضور بیماری در فرد است مانند همولیز درون عروقی – آسیبهای کبدی ناشی از هپاتیت و یا کبد چرب – آسیبهای قلبی.

ALT 

مخفف  ALANINE TRANSAMINASE است همانند AST یک آنزیم محسوب میشود.

 که در همان بافتهایی که AST وجود داد این آنزیم نیز حضور دارد و مقادیر بالا ی این آنزیم مرتبط است با همان بیماری های که در مورد AST بیان شد.

PRO 

مخفف  PROTEIN است . این تست جهت اندازه گیری کل پروتئین های سرمی بکارگرفته میشود . از آنجایی که در سرم تعداد متنوعی پروتئین وجود دارد و هر کدام مرتبط با بیمارهای خاصی است لذا جهت تعیین نوع پروتئین مذکور میبایست تست دیگری به نام پروتئین الکتروفورز انجام گردد تا مشخص گردد که افزایش یا کاهش مربوط به کدام نوع پروتئین سرمی است.

MCH 

مخفف   MEAN CORPOSCULAR OF HEMOGLOBIN است و بیانگر میزان متوسط هموگلوبین در هر سلول است. براساس واحد پیکوگرم بیان میشود.

MCHC 

مخفف  MEAN CORPOSCULAR HEMOGLOBIN CONCENTRATION است و بیانگر میزان غلظت متوسط هموگلوبین در سلول قرمز است. این اندکس گلبول سرخ با میزان رنگدانه هموگلوبین مرتبط است و به اصطلاح گلبول سرخ را هایپرکروم و یا هیپوکروم می گویند.


مسعود جبلی فروشانی

وقتی که پروتئین در معرض SDS  قرار می گیرد پروتئین دناتوره شده و ساختار الیگومریک آن از هم پاشیده می شود. مطالعات نشان داده است که پروتئین ها مقدار یکسان به وزن به SDS متصل میشوند.  به این صورت که در غلظت 8x10-4   ازSDS ، به یک گرم از پروتئین   1.4 گرم SDS متصل می شود. مطالعات هیدرودینامیکی و بصری از نتایج حاصل از پروتئین متصل به  SDS  نشان میدهد که  طول ذرات میله ای شکلی که ایجاده است منحصر به فرد بوده و متناسب با طول زنجیره پپتیدی میباشد. مکانیسم کلی برهمکنشSDS   و پروتئین توضیح می دهد که چرا در الکتروفورز زنجیره هایی پلی پپتیدی، در ژل پلی آکریلآمید ،  جدا شدن فقط براساس وزن مولکولی مولکول ها باشد.

فاکتورهای دناتوره کننده مانند اوره و گوانیدین هیدروکلراید ، پروتئین را به یک حالت random coil در میآورد و حذف این عوامل از ماکرومولکول با تغییر فرم آن به حالت طبیعی همراه است. روش های زیادی برای برگرداندن پروتئین به حالت طبیعی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج موفقیت آمیزی برروی پروتئین آسپارتات ترانسکربوکسیلاز انجام شد.

 در ابتدا ،جدا کردن SDS  از پروتئین ، با روش دیالیز و در زمان طولانی انجام میگرفت و نتیجه واضحی را ایجاد نمیکرد. Putnam  و  neurah این را گزارش کرد و روش رسوب دهی با نمک باریوم را پیشنهاد دادند. بنابراین پروتئینی که از این روش ریکاور شده است دوباره خواصیت هیدروفوبی را بدست آورده و با مقایسه آن با حالت طبیعی به این نتیجه رسیده اند که مقداری از Sds بصورت باند شده باقی مانده است. علاوه بر آن Memeekin  و همکارانش دریافتند که روش رسوبگذاری وفقیت آمیز نبوده و قتی که آن ها یک کمپلکس پایداری را از بتالاکتوگلوبین که با نسبت 2 با SDS  ترکیب شده بود بدست آوردند و این کمپلکس قادر یه جدا شدن از دترجنت با روش دیالیز نود و همچنین روش رسوب دهی با باریوم هیدروکسید نیز برای آن مناسب نبود. به استثنای ریبونوکائازها، تلاش های زیادی جهت بدست آوردن فرم طبیعی پروتئین ها انجام شده است به کمک  دیالیز SDS که با شکست مواجه شده است. نتیجه های کمی که از دیا لیز حاصل شده است بیان می دهد که روش های معادلی باید پیدا شود تا جدا شدن شدن دترجنت را ممکن کند. مطالعاتی توسط Stark . stein , moore انجام گرفت و نشان داد که SDS می تواند از پروتئین طی فرایند کروماتوگرافی تعویض یونی از پروتئین جدا شود. در آزمایشی که انجام دادند از ریبونوکلئاز پانکراس استفاده کرده و آن را درمعرض محلول SDS قرار دادند و سپس آن را در یک ستون حاوی Dowex 1شسته و سپس این پروتئین خاصیت آنزیمی خود را دوباره نشان داد. به هر حال ریبونوکلئاز یک پروتئین ایده آل برای نشان دادن قابل برگشت بودن پروتئین نیست. آزمایش های زیادی نشان داده اند که  این پروتئین به علت وجود باند های دی سولفیدی به سستس به SDS برهمکنش دارد پس دناتوره شدن توسط SDS برای این پروتئین محدود میشود.

پس در این آزمایش سعی میشود که SDS از پروتئین جدا شود که در این روش پروتئین را در محلول 6 M  از اوره قرار می گیرد و سپس در مجاورت رزین تبادل کننده آنیون Dowes l-X2.قرار میگیرد. اوره از این جهت استفاده می شود که جلوی رسوب دهی پروتئین را هنگامی که SDSحذف میشود را بگیرد و علاوه بر آن جلوی اتصالات غیر قابل برگشت را به رزین های تبادل کننده آنیونی می گیرد. همچنین در پروتئین هایی که  SDS بصورت سست متصل شده است، اوره به جدا شدن آن از پروتئین کمک میکند. مطالعات نشان داد که یک میلی گرم از Dowes l-X2  می تواند به راحتی با 100 میلی گرم از SDS ذر عرض 10 دقیقه  اتصال بر قرار کند. اگرچه این مقدار کمتر از آن چیزی است که بصورت تئوریک از رزین  انتظار داریم . در مرحله بعد ما بررسی می کنیم تا ببینیم آیا همه SDS هایی که به پروتئین متصل شده بودند می توانند به توسط رزین های مبادل کننده آنیون ، از آن جدا شوند. در یک آزمایش معمولی،1 میلی گرم از محلول آسپارتات ترنسکربامیلاز  که حاوی SDS با  S35 نشانه دار شده بر داشته ودر بافر  B  قرار می دهیم و سپس و 6M نیز به آن می افزاییم. این محلول را از درون ستونی که حاوی  Dowes l-X2 عبور می دهیم و. مایع خارج شده از ستون از لحاظ غلظت پروتئین و و میزان رادیواکتیویته مورد سنجش قرار می گیرد.  در این آزمایش می توانیم بگوییم که پروتئین های خارج شده از ستون 95% بدون SDSبوده  وهیچ رادیواکتیو قابل شناسایی در آن دیده نشده است. پس از اینکه پروتئین از SDS جدا شده ، هنوز به حالت طبیعی خود برنگشته است ، چونکه درمحلولی قرار گرفته که حاوی اوره است. همانطور که میدانیم اوره و گوانیدین هیدروکلراید از جمله مواد دناتوره کننده پروتئین هستند. یکی از روش های برگرداندن پروتئین دناتوره شده در محلول حاوی اوره  این است که محلول را به تدریج رقیق و رقیق تر بکنیم. این کار با اولترافیلتراسیون میسر خواهد بود .  اوره باقی رسوب شده توسط دیالیز به بیرون هدایت خواهد شد.

 این نتایج از پروتئین بازدارنده اپران lac و آلدولاز حاصل شده بود. در بعضی از پروتئین ها فقط با روش دیالیز به حالت طبیعی خود بر میگردند کهRNA پلیمراز ها از این جمله هستند ، ولی بعضی از پروتئین ها مانند آلدولاز فقط 20% توسط دیالیز به حالت طبیعی خود بر میگردند

مسعود جبلی فروشانی